چطور والدینم را راضی کنم تا به استعداد و علاقهام اهمیت دهند؟

چندی قبل دختر 15 سالهای به من مراجعه کرد و با ناراحتی و خشم زیاد گفت که عاشق رشتهی آرایشگریست اما والدینش چنین اجازهای به او نمیدهند و تاکید میکنند فقط باید مهندس یا پزشک شود. از این دست ماجراها و مشکلات در جامعه ما کم نیست و افراد بسیاری با مراجعه به ما و با سرخوردگی و ناراحتی، اذعان میکنند که استعداد خود را کشف کردهاند اما والدینشان نسبت به این موضوع بیاعتنا هستند و در زمینهی استعداد و علاقهشان از حمایت والدین خود برخوردار نیستند. این افراد این مسئله را به صورت مکرر بیان میکنند که از رشته دبیرستانی یا دانشگاهیشان راضی نیستند اما پدر و مادرشان اجازه تغییر رشته به آنها نداده و به یک رشته یا حتی شغل خاص اصرار و تاکید دارند.
در ادامهی مقاله راهکارهای بسیار کاربردی و مفیدی برای شما آورده شده که اگر آنها را رعایت کنید، شانس بسیار بیشتری برای جلب رضایت والدین خواهید داشت.
1-آیا خودتان مطمئن هستید؟
معضل بزرگی که برخی از این افراد با آن مواجهند اینست که خودشان نیز از استعداد و علاقهی واقعیشان مطمئن نیستند. وقتی خودتان از استعداد و علاقهی خود مطمئن نباشید، چطور از اطرافیان میشود انتظار داشت که به صحبتهایتان اطمینان کنند؟ حتی گاهی پیش میآید که والدین اینگونه مطرح میکنند که ما مدتی به او اجازه دادیم به فعالیتهای مورد علاقهاش بپردازد اما حتی در آنچه فکر میکند علاقه و استعداد دارد نیز همچنان کاهل و کم تلاش است.
مشکل اینجاست بسیاری از افراد فقط فکر میکنند در چیزی علاقه و استعداد دارند و فکرشان نیز کاملا بی پایه و نا به جاست. گاهی به خاطر تجربه کم و سن پایین فرد از ظاهر یک رشته یا یک شغل خوشش میآید اما حاضر نیست در راه موفقیت در آن شغل هیچ بهایی بپردازد.
پس قدم اول اینست که شما به صورت علمی و کارشناسی شده و به دور از هیجانات و احساسات به کشف استعداد و علاقهتان بپردازید و به هیچ وجه در این مسیر عجله نکنید.
2-با پدر و مادرتان با خوشرویی و نرمی صحبت کنید
واقعیت اینست که اغلب ما بلد نیستیم چطور با پدر و مادرمان صحبت کنیم و کلام اول به دومی نکشیده، کار به مشاجره و دعوا میکشد. آنچه از آن غفلت میکنیم اینست که ما باید با والدینمان با نرمی و گشاده رویی به صحبت بپردازیم و با اولین مخالفت آن ها سریع خشمگین و عصبی نشویم.
چقدر خوب است ابتدا از حمایت هایی که از بدو تولد از ما داشتند سخن به میان آوریم. به آنها بگوییم قدردان خوبی ها و محبت هایشان هستیم و اگر هم میخواهیم به فعالیت دیگری بپردازیم برای اینست که با دستاوردها و موفقیتهای فوق العاده، موجب سربلندی و افتخار آن ها شویم. همچنین به آنها بگوییم که میدانیم نیتشان خیر است و جز خیر و مصلحت ما را نمیخواهند.
گاهی نیاز است با چندین مرتبه صحبت کار را پیش ببریم. یادمان نرود که اغلب والدین در ابتدا مخالفت میکنند اما زمان که میگذرد با فکر بیشتر و تجزیه تحلیل اوضاع کمی نرمتر میشوند. پس در این راه برای به نتیجه رسیدن عجله نکنیم. به طور کلی در مکالمه با والدین نباید نرمی بیان، مهربانی، احترام و صبر را فراموش کنیم.
3-با تلاش و پشتکارتان آنها را دلگرم کنید
اغلب اوقات والدین مخالفند چرا که از صحت صحبتها و تصمیمات ما مطمئن نیستند. ما میتوانیم با تلاشی که از خود نشان میدهیم آنها را از علاقه، استعداد و اشتیاق آتشینی که داریم با خبر کنیم. مثلا تابستان بهترین فرصت است که آنها ببینند چقدر در راه رسیدن به خواسته هایمان مصممیم. اگر فکر میکنید عاشق نقاشی هستید و استعداد و علاقه شما در هنر نقاشی جمع شده است، پس ضمن پیش بردن خواستههای پدر و مادرتان، از هر فرصتی برای پیشرفت در نقاشی استفاده کنید. اگر پدر و مادر شما ببینند، که صبح ها زودتر برمیخیزید، شب ها تا دیر وقت در مسیر استعدادتان وقت میگذارید، دائما در حال آموزش دیدن هستید و …، به تدریج دلگرم شده و میپذیرند که این مسیر واقعی زندگی شماست.
4-از یک مشاور آگاه و معتمد درخواست کمک کنید
وجود یک مشاور معتبر و آگاه در حل مشکلات میان شما و والدین شما بسیار میتواند موثر باشد. گاهی اوقات وجود یک فرد سوم خیلی سریعتر ما را به مقصودمان میرساند. ابتدا با یک مشاور مطمئن ارتباط برقرار کنید تا استعداد و علایق شما را بسنجد و پس از اینکه از واقعی بودن استعداد خود مطمئن شدید، از او بخواهید تا با پدر و مادرتان صحبت کند و با ارائه نتایج استعدادسنجی شما و طرح دلایل علمی و اصولی، آن ها را متقاعد کند که زمینه را برای شکوفایی استعدادتان فراهم کنند.
از زمانی که برای مطالعه این مقاله اختصاص دادید بی نهایت سپاسگزارم. برای ما در قسمت نظرات لطفا بنویسید که آیا در زمینه ادامه مسیر زندگیتان با والدینتان دچار اختلاف نظر شدید و در پایان این اختلاف نظر به کجا انجامید؟
نویسنده :عرفان رحیمی
میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آراء: 0
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
7 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
بله گاها مخالفت داشتند ولی وقتی تلاش من رو دیدند وعلاقه زیادم وباهاشون صحبت کردم موافقت کردند
سلام.تشکر ،مقاله مفیدی بود.
عنوان جالبی بود، اما به هر حال برای نوجوان پانزده ساله طبیعی است که از علائقش مطمئن نباشد و گاهی بخواهد چند حیطه مختلف را حتی با حضور یک راهنما، امتحان کند تا به نتیجه نهایی برسد؛ گاهی به خاطر عدم ثبات شخصیتی که در این سن طبیعی است؛ ممکن است پس از سه سال کار کردن در یک حیطه، با خود به این نتیجه برسد که مناسبش نبوده و مایل باشد راه خود را عوض کند، در این مواقع از والدین خواهش میکنم همچون راهنمایی دلسوز در کنار فرزندشان باشند، و از تخریب یا توهین بپرهیزند و اگر لازم است حتما از مشاوری متعهد کمک بگیرند. به قول ویلیام گلاسر ما نمیتونیم کسی رو کنترل کنیم بلکه فقط میتونیم بهشون اطلاعات بدهیم تا خودشون راه خودشون رو انتخاب کنند.
با سلام و احترام
خدا را شاکر هستم که والدینم در هیچ مرحله از زندگی با من مخالفت نکردند و همیشه حامی من بودند و تا حدود زیادی مسیر زندگی ام را بدون مخالفت و با انگیزه خودم طی کردم البته اشتباهاتی هم داشتم اما تا حدود زیادی مسیر را درست رفتم و 70درصد رضایت دارم از مسیری که پیمودم
سلام خداقوت.
ممنون بابت مقاله خوبتون. راهکارها کمک کننده است و ذهن و باز می کنه.
موفق باشید.
ارتباط موثر و مفید با دیگران مخصوصا اعضای خانواده که در انتخاب مسیر زندگی ما نقش دارن، یه مهارت محسوب میشه، شاید به خاطر محتوای ناقص آموزشی ما در مدارس به این مهارت ها کمتر توجه شده.
با سلام
پدر و مادرایی هستن که اصلا تو فاز این چیزا نیستن و اصلا حاضر نیستن برای استعداد یابی فرزندانشان هزینه کنند و این چیزا را کم اهمیت می دانند چطور باید این والدین را نسبت به این موضوع مهم قانع و توجیه کنیم